زیتون

خاطرات امام

دوشنبه, ۸ خرداد ۱۳۹۶، ۰۹:۰۰ ق.ظ

..............................................................................................................................امام همیشه مقید بودند که نماز ها را به جماعت به جا آورند و شب ها در جماعت فیضیه  شرکت می کردند  . یکی از روزها که برای نماز تشریف آورده بودند ، چون وقت نماز فرا نرسیده بود به یکی از حجره ها می روند . یکی از طلاب در حالی که چراغ اتاق را روشن گذاشته بود ، از اتاق بیرون آمد تا در خدمت امام باشد . امام فرمودند : چرا برق را روشن گذاشتید ؟! یکی از آقایون گفت : می گویند در روشنی اسراف نیست ! امام پاسخ دادند : بی خود می گویند .

نقل از آیت الله محمدرضا توسلی

 

امام در مسأله بیت المال و مسأله حق الناس خیلی دقت نظر داشتند ، زندگی ایشون طوری بود که فرقی با زندگی یک طلبه ساده نداشت . در خرید مایحتاج منزلشان خیلی سفارش می کردند که یک چیزهایی را خریداری کنند تا در حد معمول زندگی طلبه ها باشد . امام می گفتند چیزی را بخرید که همه کس قدرت خریدش را داشته باشد ، همیشه تأکید داشتند که خرید را مختصر کنید و در حد ضرورت بخرید ، اسراف و زیاده روی نکنید . 

نقل از حجت الاسلام محمدعلی جماعتی

 

امام هیچوقت حاضر نشدند در نجف ماشین خصوصی داشته باشد ، با ماشین کرایه رفت و آمد می کردند .

نقل از حجت الاسلام سید محمد سجادی اصفهانی

 

 

زمانی که امام به حمام تشریف می آوردند برخلاف وضع خاص آن زمان که حمامی ها مکان هایی را با توجه به سطح طبقاتی برای مردم در نظر گرفته بودند ، امام در بین طبقه ضعیف و قشر پایین استحمام می کردند .

نقل از حسین شهرزاد(همسایه امام در  قم)

 

یک روز گچ کار آوردند که حسینیه را سفید کنند ، امام متوجه شدند و گفتند کار را متوقف کنید .همان گچ و خاکی که هست ، کافی است ، خیلی هم خوب است ، لازم نیست سفیدش کنید . 

نقل از محمدرضا صدرا

 

 

اولین خبرنگاری که توانست از آیت الله خمینی عکس بگیرد که لبخندی بر لب داشت ، من بودم . لبخند آیت الله خمینی به خاطر سوالی بود که یک خبرنگار فرانسوی از ایشان کرد ،  مبنی بر اینکه شایع است آیت الله خمینی خیلی پولدار هستند و حتی از شاه هم بیشتر پول دارند ، آیا این درست است ؟

ایشان لبخندی زدند و اظهار داشتند : من هیچ چیز ندارم و آنچه را هم که دارم متعلق به مردم ایران است .

 نقل از رسول صدر عاملی

 

 

یکبار که برای منزل امام (ره) نان گنجدی خریده بودم ، حضرت امام گفتند : ببر پس بده و از این به بعد هم نان بی کنجد را که اکثر مردم استفاده می کنند  ، برای منزل بخر . این سفارش همیشگی ایشان بود .

نقل از حسن عزیز زادگان

 

منبع : حسن آیینه موسسه نشر آثار امام خمینی رحمت الله علیه

..............................................................................................................................

به درسشان خیلی مقید بودند

خانم مصطفوی : مادر جان شنیدم عروسی شما در ماه مبارک رمضان بود ، درحالی ک رسم نیست در ماه رمضان ازدواج کنند .چرا؟

همسر امام : چون در س ها تعطیل بود .

خانم مصطفوی : یعنی حضرت امام تا این حد به درس مقید بودندکه حتی برای ازدواجشان حاضر به تعطیل کردن درس نبودند؟

همسر امام :بله آقا به درسشان مقید بودند . می گقتند چون درس ها تعطیل است (وقت ازدواج مناسب است)

فصل نامه ندا-ش12

......

شما نشسته اید و خانم کار می کنند؟

اگر روزی خانم غذا را تهیه می کردند هر چقدر هم که بد می شد کسی حق اعتراض نداشت و امام از آن غذا تعریف می کردند،خانم اگر کاری در خانه انجام می دادند،حتی اگر استکانی را جابه جا می کردند و ما نشسته بودیم،امام با ناراحتی به ما می گفتند: ((شما نشسته اید و خانم کار می کنند؟)) اگر یک روز می دیدند که خانم کار می کنند،آن روز،روز وا اسلامای امام بود که چرا خانم کار می کنند.می گفتند: ((خانمتان از همه شما بهتر است،هیچ کس مادر شما نمی شود)).

نقل از  فریده مصطفوی

 .....

تربیت فرزند از مرد بر نمی آید

امام نقش مادر را در خانه خیلی تعیین کننده می دانستند و به تربیت بچه ها خیلی اهمیت می دادند.گاهی ما شوخی می کردیم و می گفتیم: ((پس زن باید در خانه بماند؟)) می گفتند: ((شما خانه را کم نگیرید،تربیت بچه ها کم نیست.اگر کسی بتواند یک نفر را تربیت کند خدمت بزرگی به جامعه کرده است)). ایشان معتقد بودند که تربیت فرزند از مرد بر نمی آید و این کار دقیقا به زن بستگی دارد،چون عاطفه زن بیشتر است و قوام خانواده هم باید بر اساس محبت و عاطفه باشد.  

نقل از:فاطمه طباطبایی

..................

 

همیشه لبخند می زدند

هرکس از خانواده امام که به دیدار ایشان می رفت احساس می کرد که آقا خیلی دوستش دارد.همه ما این احساس را داشتیم که امام بیشتر از همه به ما علاقه دارد.امام خصوصیاتی داشتند که قابل صحبت نیست.من هنوز یادم نمی آید که به اتاق امام وارد شده باشم وایشان لبخند نزده باشند. 

نقل از نعیمه اشراقی(نوه امام)

..........

هر سه روز یک ختم قرآن

امام در ماه رمضان هر روز ده جزء قرآن می خواندند.یعنی هر سه روز یک مرتبه قرآن را ختم می کردند.بعضی برادران خوشحال بودند که دو دوره قرآن را در یک ماه خوانده اند.ولی بعد متوجه می شدند امام ده یا یازده دور قرآن را در طول این ماه شریف خوانده اند. 

نقل ازحجت الاسلام و المسلمین ناصری

...............

دعای عهد در سرنوشت دخالت دارد

یکی از مسائلی که حضرت امام روزهای آخر به من توصیه می کردند،خواندن دعای عهد است که درآخر کتاب مفاتیح آمده است.می گفتند: ((صبح ها سعی کن این دعا را بخوانی چون در سرنوشت دخالت دارد)).چیزی که به خانواده می گفتند تا اول از همه به آن عمل کنند انجام واجبات و دوری از محرمات بود.

نقل از فاطمه طباطبایی

......

هفت دقیقه و چهل ثانیه مدت ناهار

ناهار امام یک غذای ایرانی به اسم آبگوشت بود و این همان غذایی بود که در آن روز ظهر دیگران هم از آن استفاده می کردند،آیت الله خمینی بر سر سفره ای که به غیر از ایشان همسر،پسر،عروس و نوه هایشان بودند،نشسته و بعد از بر زبان آوردن نام خدا مقدار کمی غذا خوردند.مدت ناهار خوردن ایشان دقیقا هفت دقیقه و چهل ثانیه بود و بعد بلافاصله به اتاق کارشان رفتند.من دو سال پیش یک بار موفق شدم ناهار خوردن((پاپ)) را هم به چشم ببینم،مجموعه غذاهایی که برای ایشان تدارک دیده بودند بر روی میزی به طول دوازده متر و به عرض دو ونیم متر چیده شده بود.هیچ نوع غذای ایتالیایی نبود که بر روی این میز نباشد و آن وقت حضرت پاپ بر سر این میز به تنهایی ناهار خود را میل کردند،مدت ناهار خوردن ایشان یک ساعت و پنجاه دقیقه بود و بعد باقی غذای ایشان،آن طور که من فهمیدم،به طور کلی معدوم شد.  

نقل از خبرنگار یک روزنامه فرانسویی

.........

آنچه باید بشود می شود

یکی از برادران در مورد شبی که بنی صدرفرار کرده بود،تعریف می کرد که در شب پیروزی انقلاب  گویا وقتی همه مسوولان و اطرافیان به این می اندیشند که چه باید کرد.امام سرساعت همیشگی خوابشان،رختخواب پهن کردند و آماده خواب شدند.وقتی اطرافیان به ایشان گفتند:ماجرا چنین پیش رفته است.امام فرمودند:هر چه شده است شده است و آنچه باید بشود می شود.شما کار و وظیفه و تکلیفتان را انجام دهید.بقیه اش دست خداست.حالا از اینکه من بخوابم یا نخوابم کاری نمی توانم انجام بدهم.جز اینکه کارهایی را که باید بعد از خواب انجام دهم دچار نقص می شود.  

 نقل از مرضیه حدیده چی

............

حجاب شما اسلامی است

تعدادی از خواهران ما در پاریس به حضور امام آمدند و درباره تحصیل خانم ها در دانشگاه از ایشان پرسیدند.امام فرمودند:لازم نیست کسی در این باره صحبت کند.سوال شد:شرکت در کلاس هایی که مختلط است آیا اشکال ندارد؟امام فرمودند:اگر با حفظ مسائل اسلامی باشد و شهوی نباشد اشکالی ندارد.در مورد رعایت حجاب سوال  کردند:باید چادر سر کنیم؟امام نگاهی به خواهر سوال کننده کردند او روسری به سر و مانتویی آستین دار به تن داشت.فرمودند:حجاب شما اسلامی است وخیلی خوب است.  

نقل ازحجت الاسلام والمسلمین سید علی اکبر محتشمی

...........

دست خدا حافظ انقلاب است

امام در جلسه ای خصوصی به این جانب فرمودند: ((من معتقدم که این انقلاب را از ابتدا تا کنون دست قدرت الهی که فوق تمام دست هاست به اینجا آورده است وهمان یدالله این انقلاب عظیم را حفظ می فرماید.))  

نقل ازئآیت الله العظمی حسین مظاهری

...........

ثواب پذیرایی از زائر

یکی از علما برای من نقل می کرد که یک سال تابستان به اتفاق امام و چند تن دیگر از روحانیون به مشهد مشرف شدیم و خانه دربستی گرفتیم.برنامه ما چنین بود که بعدازظهرها،پس از یکی دو ساعت استراحت،از خواب بلند می شدیم و به طور دسته جمعی روانه حرم مطهر می شدیم و پس از زیارت و نماز و دعا به خانه مراجعت و در ایوان با صفایی که در آن خانه بودفمی نشستیم و چای می خوردیم.برنامه امام این بود که با جمع به حرم می آمدند،ولی دعا و زیارتشان را خیلی مختصر می کردند و تنها به منزل بر می گشتند- و آن ایوان را آب و جارو می کردند،فرش پهن می کردند،سماور را روشن می کردند و چای را آماده می ساختند- و وقتی که ما از حرم بر می گشتیم،برای ما چای می ریختند.

یک روز من از ایشان سوال کردم که این چه کاریه،زیارت و دعا را به خاطر آنکه برای رفقا چای درست کنید مختصر می کنید و با عجله به منزل برمی گردید؟امام در جواب فرمودند:من ثواب این کار را کمتر از آن زیارت و دعا نمی دانم. 

نقل ازسید حمید روحانی

..................

در ساعت تفریح درس نخوانید

به یاد دارم امام همیشه می گفتند:در ساعت تفریح درس نخوانید و در ساعت درس خواندن تفریح نکنید.هر کدام در جای خود.همچنین می گفتند که از زمان کودکی به یاد دارند که هیچ گاه ساعت این دو را با هم عوض نکرده اند واین دو لازم و ملزوم یکدیگرند.

نقل ازعاطفه اشراقی

..........

 

اگر همه عالم را بگردید

خدمتگزاران به جمهوری اسلامی در هر پست و مقامی که باشند،خدمت با اخلاصشان و صبر و تحملشان بر مشکلات و دشواری های انقلاب افضل طاعات است و هر وقت در اثر کوشش وتلاش در خدمت خسته شدند با تذکر و توجه به این جمله امام که فرمودند:((اگر همه عالم را بگردید،خسته تر از من نمی توانید پیدا کنید،لکن خدمت به اسلام و مسلمین از همه چیز مهمتر است)) با این جمله رفع خستگی نمایند ،بلکه خستگی را به خود راه ندهند.امام،جمله ی مزبور را در ضمن فرمایشاتشان خطاب به فرمانده لشکر64 ارومیه در اوایل انقلاب در حادثه ی ناگوار نقده(در آذربایجان غربی) که در اثر خیانت بعضی از اعضای دولت موقت اتفاق افتاده بود،ایراد فرمودند.  

نقل ازآیت الله بنی فضل

.......

امام خمینی و پرده در کلاس درس

در همان اوایل دهه60،تلاش ها و زمزمه هایی برای جداسازی فضاهای آموزشی دانشجویان دختر وپسر در دانشگاه ها شروع شده بود.امام می گفتند مگر دختر و پسر در سر کلاس درس استاد چه می خواهند بکنند که باید میانشان پرده باشد و سپس افزودند نباید به جوانان و دختران و پسرانی که دو سه سال دیگر وارد فضای اجتماعی و مدیریت جامعه می شوند،این گونه توهین روا داشت و تخم بدبینی را نسبت به آنان در دل پاشید.مقام معظم رهبری که در آن زمان علاوه بر ریاست جمهوری،امام جمعه تهران نیزبودند در خطبه نماز جمعه به این موضوع وبیان نظر امام پرداختند.با وجود این یک روز آقای دکتر شیخ الاسلامی که استاد راهنمای خواهرم بودند،هنگامی که وارد کلاس می شوند مشاهده می کنند که وسط کلاس پرده کشیده اند.در جواب اعتراض ایشان،گفته می شود که به دستور انجمن اسلامی این کار صورت گرفته است.

آقای دکتر شیخ الاسلامی می گویند اگر این پرده را جمع نکنید،درس نخواهم داد.فایده ای نداشت از این رو ایشان به اتفاق رئیس دانشکده بر می گردند و از طریق تماس با دفتر امام به خواهرم زنگ می زنم که ماجرا را به امام بگوید و از ایشان کسب تکلیف کند.امام با تندی زایدالوصفی می گویند به این کارها خاتمه دهید و ببینید این افراد به کجا وصل هستند و توسط چه جریان منحرفی تحریک شده اند.درمورد دیگری فکر می کنم سال62یا سال 63 بود.

چند روز به ماه مبارک رمضان مانده بود.امام آقای محمد هاشمی رئیس وقت صدا وسیما را احضار کردند.وقتی ایشان آمد،من هم در دفتر امام حضور داشتم و آقای هاشمی که قدری نگران بود از من علت احضار خود را جویا شد.من هم خبر نداشتم و باهم نزد امام رفتیم.امام به آقای هاشمی گفتند:شنیده ام به مناسبت ماه مبارک رمضان دستور العمل داخلی صادر کرده اید و گفته اید در ایام ماه مبارک رمضان در طول روز،موسیقی از رادیو و تلویزیون پخش نشود و دیگر اینکه مجریان مرد در تلویزیون در این ماه ریش خود را نتراشند.آقای هاشمی تلویحا تایید کرد و گفت بله مسئولان شبکه ها ظاهرا این کار را کرده اند.

امام با لحنی تند ولی آمیخته با محبت گفتند چرا اصرار دارید ریاکاری و دو رویی را رواج دهید؟ کسی که به فتوای مجتهدی تراشیدن ریش را بدون اشکال می بیند،چرا مجبورش می کنید در ماه رمضان ریاکاری کند؟ در مورد پخش موسیقی هم گفتند موسیقی یا حرام است یا حرام نیست.اگر حرام است،روز و شب ندارد و اگر حرام نیست،چرا به گونه ای عمل می کنید که شائبه حرمت دینی به وجود آید؟اگر امروز این کار ها را وارد دین کردید و لعاب دینی به آن دادید،چه کسی باید فردااین ها را از دستورات واقعی دینی جدا کند؟ مواردی از این دست زیاد است که در این مجال اندک جای بازگویی آن ها نیست.    

نقل از دکترصادق طباطبایی

 

ویژه نامه معمار انقلاب اسلامی-انتشارات دانشگاه  اصفهان

..............................................................................................................

..............................................................................................................................قصد قربت کن

 حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینی:بارها امام به من گفته اند که:((کارهای عادی ات را هم قصد قربت کن تا پاداش داشته باشی.))   

صحیفه امام.ص226

 

دوستان را جلو می انداختند

آیت الله سید رضا بهاءالدینی:در جلساتی که امام با دوستانشان شرکت می کردند همیشه آنها را جلو می انداختند و خودشان از عقب می آمدند و با این حرکت از دوستانشان تجلیل می کردند.این کار،کار یک دفعه و دو دفعه نبود،بلکه کار بیست سال بود که خود من شاهد این مسئله بودم.امام عظمت روحی عجیبی داشتند.

 صحیفه امام ص251

 

 

میل ندارم عکس من باشد

حجت الاسلام والمسلمین مسیح مهاجری:شنیده ام وقتی آقای محمد هاشمی به عنوان مدیرعامل صدا وسیما خدمت امام رسیده اند وامام به ایشان فرموده اند که میل ندارند هروقت تلویزیون خبری دارد اول عکس وخبر ایشان باشد.به امام عرض کرده اند که مردم علاقه دارند شما را ببینند ومرتب از تلویزیون خبر شما را بشنوند.امام فرموده اند:((ما از طریق صدا وسیما و از طریق رادیو و تلویزیون با مردم آشنا نشدیم ما آشنایی مان با مردم قبل از این مسائل بوده که صدا وسیما در اختیار ما قرار بگیرد. بنابراین  ارتباط مردم با ما و ارتباط ما با مردم به این مسائل کاری ندارد)). 

 صحیفه امام ص236

 

تلویزیون را خاموش کردند

زهرا مصطفوی:من شاهد بوده ام که رفتار امام در مواقعی که تلویزیون از ایشان تعریف می کرده وایشان می شنیده است به این صورت بود که صدای تلویزیون را خاموش می کردند تا بعد که صحبت طرف تمام می شد.امام اصولا از تعریف کردن دلخور می شوند.

  صحیفه امام ص232

 

منبع: درس هایی از امام-مقام و شهرت طلبی نشر تسنیم

..............................................................................................................................

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۳/۰۸
مدد ..

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">