مهارت های زندگی قرآنی
دوشنبه, ۲۰ بهمن ۱۳۹۳، ۰۸:۳۸ ب.ظ
برگرفته ازپایگاه سازمان دارالقرآن کریم
اصل مخاطب محوری از اصول مهارتهای زندگی قرآنی است .تنها مخاطبان هستی، خدا و پیامبران، انسان هستند.
من مخاطب خدا هستم، ببینم چگونه خود را باید بشناسم؟ از خود چه تعریفی داری، براساس معرفی که خالق مهربان کرده خود را اینگونه تعریف کن:
من کسی هستم که خداوند از خودش در من دمیده است. کسی که با حمایت خدای مهربان می توانم جانشین او در زمین شده و همه دروازههای موفقیت، در میدانهای مادی و معنوی را به روی خود بگشایم. من با حمایت پروردگار توانایی آن را دارم که بر سرنوشت خود و عالم آفرینش مدیریت کنم، من لیاقت تصرف همه ارتفاعات کامیابی، سعادت و موفقیت را دارم. من قائم مقام خدای رحمان، بر هر آنچه که اراده کنم با حمایت پروردگارم میتوانم به آن برسم.»
امام صادق (ع) نیز همین مطلب را فرمود که: «باور خود را تقویت کنید تا نیروی شما افزایش یابد.»
در فرهنگ قرآنکریم هر کار بد و خوبی ذاتاً به خود عمل کننده بر میگردد و در پی آن به دیگران نیز اثر میدهد.
³من عمل صالحاً فلنفسه و من اساء فعلیها (فصلّت / 46) آنکه نکویی کند پس به سود خود اوست و هر که بدی کند پس به زیان اوست.
³یا ایهاالناس انّما بغیکم علی انفسکم (یونس / 23) ای مردم جز این نیست که ستم شما بر خویشتن است.
³و من جاهد فانّما یجاهد لنفسه (عنکبوت / 6) اگر تلاش در جهت رشد شخصیت خود کنند به خود بر میگردد.
³و من تزکّی فانّما یتزکّی لنفسه (فاطر / 18) و آن کسی که پاکی جوید جز این نیست که برای خویشتن پاکی جوید.
³فمن شکر فانّما یشکر لنفسه (نمل/ 40) آنکه شکر کند پس شکر کردهاست برای خویشتن.
کارگاه مهارتهای زندگی قرآنی
پاسخ به چهار سئوال اساسی مهارتهای زندگی قرآن 1- مسئله چیست؟ 2- چه باید کرد؟ 3- از کجا شروع کنیم؟ 4- چگونه شروع کنیم؟
1- مسئله چیست؟ مسئله اصلی در هستی،انسان است. انسان تنها مسئله خداوند در هستی است و در واقع مرکز دایره هستی انسان است. مسئله انسان در حوزه فردی رسیدن به حیات طیبه فردی، درحوزه اجتماعی دستیابی به مدینه فاضله و در حوزه جهانی ایجاد حکومت جهانی است.
2- چه باید کرد؟ «ایجاد حیات طیبه فردی» وظیفه مطلق همه انسانها است. مدینه فاضله و حکومت جهانی وظیفه مشروط انسان است.
3- از کجا شروع کنیم؟ پیامبران آمدهاند تا ما را تزکیه و تعلیم دهند تا ما هستی را آنچنان که هست ببینیم و هر آنچه را که باید عمل کنیم. و این جز با انتقال انسان از حیات طبیعی به حیات معقول و حیات الهی میسر نخواهد بود. ورودیهای حیات معقول، همان حیات طبیعی است. به اضافه فکر، علم، حلم، ذکر و نباهه و مشخصه آن درست و غلط است که بر مبنای دلیل و عقل استوار است.
4-چگونه شروع کنیم: با سه گام و سه حرکت و یک نتیجه. راه رهایی در پرش سه گام است. با سه گام توجه، مهار و تسلط بر حیات طبیعی که تسلط با احیاء عقلانیت صورت میگیرد میتوان به آزادی رسید و از اسارت حیات طبیعی خارج شده و به فراغت (نتیجه) رسید.
در حدیث هزار و یکم از کتاب هزار و یک نکته آیتالله حسن زاده آملی آمده است: جسم مرکب اخلاق، اخلاق مرکب اندیشه، اندیشه مرکب جان و جان آینه جانان است.
خداوند دائماً در آینه جان انسان میتابد ولی او متوجه نیست زیرا: 1- جسمش متعادل نشدهاست. 2- نفسش طاهر نشدهاست. 3- عقلش برهانی نشدهاست.
برای داشتن جسمی متعادل، نفسی طاهر و عقلی برهانی باید روشی در زندگی اتخاذ کرد. باید فعالیتهای روزمره حود را به گونهای طراحی و برنامهریزی کنیم که در راستای تحقق این سه هدف باشد. و این امر با انجام بهینه سه «امور جاری، موظف و ویژه» امکانپذیر است.
1- امور جاری: کلیه فعالیتهایی که در ارتباط با برآوردن نیازهای جسمانی انسان باشد، اصطلاحاً امور جاری(فردی) زندگی نامیده میشوند. ایجاد تعادل جسمی و نشاط دو خاصیت امور جاری میباشد. تعادل جسمانی در پی خود تعادل روحی و عقلی را نیز در برخواهد داشت. به عبارت دیگر مقدمه تعادل روحی و عقلانی، تعادل جسمانی است. 2- امور موظف: هر فعالیتی که در ارتباط با عقل اندیشه انسان باشد و در واقع هر امری که در ارتباط میان وظایف فرد با نفر دوم برقرار میشود امور موظف نامیده میشود.ایجاد ذهن فارغ رضایتمندی و سازگاری از نتایج آن میباشد. 3- امور ویژه: اموری هستند که از ارتباط فرد با خدایش و با جانش بر میخیزد نقش آفرینی، رشد و توسعه و شکوفایی و تعالی جان از نتایج امور ویژه می باشد.(تولید فرهنگی)
مصادیق: الف) امور جاری: 1- خوراک و تغذیه 2- استراحت و خواب 3- پوشاک و لباس 4- بهداشت و نظافت 5- ورزش 6- تفریح ب) امور موظف: وظایف مربوط به فرزندی – خواهری و برادری – پدری و مادری – همکاری – دوست و... ج) امور ویژه: عبادات – مطالعات – خلوت – تفکرّ و تعقّل و... علائم: الف) امور جاری: همیشگی – همگانی – فردی ب) امور موظف: مشترک، ذومراتب، اجتماعی (عقلانی و انسانی) ج) امور ویژه: شخصی و اجتماعی.
ª ارتباط و نحوه تأثیر امور جاری، موظف و ویژه در یکدیگر: امام رضا (ع) میفرماید: «الافکار ائمه القلوب والقلوب ائمه الحواس والحواس ائمه الاعضاء».
نتیجه تدبیر برای اعمال در افکار و نهایتاً در احوالات انسان تأثیر مستقیم و تعیین کننده دارد. هرگاه انسان دچار عدم ثبات و تعادل احوالات میشود، تأثیر آن را در نظم فردی و محیطی و نظام فکر و اندیشه و بیان و... میتوان دید و بالعکس. تدبیر و برخورد حکیمانه و سیستمی در خصوص امور جاری (فردی) مقدمه حضور سالم و با نشاط در فعالیتهای اجتماعی (موظف) را فراهم میآورد و این دو مقدمه حضور و توجه به موقعیتهای ویژه و درک حیات معنوی را در انسان فراهم میکند. امام صادق (ع) میفرمایند: «قوام العیش حسن التدبیر و ملاکه حسن التقدیر».
لازم به تذکر است که تفکیک ساحتهای وجودی انسان صرفاً برای توجه دادن به کارکردهای ابعاد مختلف وجودی انسان میباشد و الا انسان یک مجموعه واحدی است از جسمانیت، عقلانیت و روحانیت.
ª نشانههای عدم تعادل و سلامتی در امور مذکور: - در امور جاری (فردی): بیماریهای ناشی از عدم رعایت بهداشت فردی و خانوادگی، ضعفهای طبیعی ناشی از عدم رعایت زمانبندی مناسب در تغذیه و یا استفاده از تغذیه نامناسب، کسالت و خستگی و عدم کشش روح و روان به علت نداشتن اوقات کافی و کیفیت نامناسب در خواب و تفریح از نشانههای بارز عدم تعادل در امور فردی است.
- در امور موظف (اجتماعی): عذاب وجدان از عدم انجام وظایف فردی و خانوادگی و اجتماعی، حضور غیر منظم در محل کار و تحصیل، دلهره، ترس از آینده، اضطراب، تشویش خاطر، نگرانی، سراسیمه بودن و تعجیل در کارها، داشتن پرشهای عصبی و روانی متأثر از شرایط، خوددرمانیهای غیر متعارف مثل گوشهگیری، فراز از اجتماع، ضعف شخصیت، عدم رضایت خود و اعتراض به دیگران و دائماً انتقاد کردن مراتب مهم از نتایج عدم تدبیر برای امور موظف است.
- در امور ویژه (معنوی): نداشتن هدف مشخص در زندگی، یأس و ناامیدی، حسرت و اندوه، ترس از حوادث، تسلیم شدن در برابر اتفاقات، غفلت و دنیازدگی، فرار از تنهایی و خلوت، ضعف در بیان، اتخاذ موضع منفعلانه، حرص، طمع، حسادت انواع بیماریهای قلبی و... از نتایج نداشتن اوقات و امور معنوی است.
نشانگرهای رفتار و شخصیت متعادل: رفتار متعادل رفتاری است که امکان برآوردن تمامی انگیزههای فرد را به صورت یکپارچه فراهم میسازد. در اجتماعی که افراد آن دارای شخصیتها، انگیزهها و مکانیزمهای مختلف تعادل شخصیت میباشد، هرگاه انگیزههای درونی فرد بتواند بدون ناچیز شمردن یا مبالغه کردن هریک از انگیزههای فرد یا دیگران برآورده شود میتوان گفت که تعادل پسندیده وجود دارد. به عبارت دیگر میتوان گفت: تعادل پسندیده یا رفتار متعادل آن است که بتواند تمامی انگیزههای اجتماعی، مادی و عواطف عالی انسانی را از طریق رفتاری پسندیده در جهان واقعیات برآورده سازد.
فردی که دارای شخصیت متعادل است از آنجا که بیشتر فعالیت میکند ممکن است حتی بیشتر از آن کس که شخصیت ناپایدار دارد دچار ناکامی شود، ولی در هر شکستی به تصحیح اشتباهات خود و نتیجهگیری مثبت از آن میپردازد.
ª سه الگوی امور جاری – موظف و ویژه در احادیث و آیات:
الف) حدیث عنوان بصری (الگویی از امور جاری): 3توصیه در نفس: الف) غذایت را با نام خدا آغاز کن. ب) قبل از گرسنگی غذا نخور. ج) قبل از سیر شدن دست از غذا بکش. 3 توصیه در حلم: الف) اگر کسی به تو گفت: یکی بگویی، دهتا میشنوی، بگو اگر دهتا بگویی، یکی هم نمیشنوی. ب) اگر به تو توهین کرد، بگو اگر این چیزی که میگویی در من است، خدا مرا اصلاح کند و اگر در تو هست، دعا میکنم که خدا تو را هدایت کند. ج) اگر کسی دعای شرّی به تو کرد، بگو برای تو دعای خیر میکنم. 3 توصیه در علم: الف) هر آنچه که نمیدانی بپرس. ب) بپرسید که بفهمید، نه اینکه او را بسنجید. ج) از حکم کردن بیجا بپرهیز.
ب) انواع ارتباط با مردم (الگوی امور موظف) از نگاه قرآن کریم:
1- صبر جمیل: فَاصْبِر صَبْراً جَمیلاً (معارج/5). .... فَصَبْرٌ جَمیل (یوسف/18 و 83). صبر جمیل صبر و استقامتی است که تداوم داشته باشد، یأس و ناامیدی در آن راه نیابد و توأم با بیتابی و جزع و شکوه نگردد. 2- صفح جمیل: .... فَاصْفَح الصفح الجمیل (حجر/85). کلمه صفح از صفحه به معنای صورت میباشد. «فاصفح الصفح» یعنی روی برگردان ولی نه از روی قهر بلکه از روی عفو و اغماض. هم چنانکه امام رضا (ع) صفح جمیل را به عفو بدون مؤاخذه تفسیر نمودند. 3- هجر جمیل: .... وَاهْجرهم هجراً جمیلاً (مزمّل/10) دوری و جدایی شایسته، به معنای هجران توأم با دلسوزی و دعوت به سوی حق است و به تعبیر دیگر، این دوری بی اعتنایی نیست، بلکه خودنوعی از اعتنا است. 4- اجتناب از تنازع و در نتیجه اجتناب از اتلاف انرژیها: و اطیعوا الله و رسوله ولا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم واصبروا انّ الله مع الصّابرین. (انفال/46). اطاعت از خدا و پیامبر (ص) مانع نزاع میشود. نزاع روابط انسانی را سست میکند و مهابت و انرژیها را از بین میبرد. با صبر و شکیبایی میتوان از این امر پیشگیری کرد.
ج) چگونه میتوان از صبر و نماز (ارتباط با خالق هستی) مدد و انرژی گرفت؟ (الگوی امور ویژه) «و استعینوا بالصّبر والصّلوه» (بقره/46). «اِنّ الصّلوه تنهی عن الفحشاء والمنکر» (عنکبوت/45). برقراری هر نوع ارتباطی در زندگی ما انسانها تأثیرگذار است. و گاهی برخی از این تأثیرات مثبت و سازنده و نشاطآور است. مثل دیدن روی علماء – دیدن چهره والدین – خواندن قرآن و در طبیعت سیر کردن – نماز خواندن (پیامبر اکرم (ص) فرمود: نماز نور چشم من است).
تلاش و حرکت و... باعث میشود انسان به نشاط برسد و از افسردگیها و ناراحتیهایش فاصله بگیرد. هرجا که هریک از ما احساس خلائی در وجودمان کردیم میتوانیم با ارتباط با دیگری این خلاء را جبران کنیم، ضمن اینکه با علم به این مطلب که همگی ما وصل به یک سیستم مرکزی هستیم که همان خالق هستی است که ما را کنترل و هدایت میکند. «اِنَّ رَبّک لبالمرصاد (فجر/14) – انّ هدی الله هو الهدی (بقره/120)
۹۳/۱۱/۲۰